بسیاری از والدین در لحظات استرس یا خستگی، ممکن است صدای خود را بالا ببرند و فریاد بزنند. شاید به نظر برسد که این یک واکنش طبیعی است، اما پژوهشهای متعدد نشان میدهند که تاثیر داد و فریاد بر سلامت روان فرزندان بسیار مخرب تر از چیزی است که گمان میشود و به مراتب عمیقتر از یک صدای بلند است. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه فریاد زدن والدین، مغز کودک را به یک سیستم اضطرابی دائمی تبدیل میکند و چه تأثیری بر رفتارهای آینده او دارد.
مغز کودک در حالت آمادهباش تهدید
مغز کودک به شدت انعطافپذیر است و محیط اطراف خود را جذب میکند تا برای دنیای آینده آماده شود. وقتی کودک در معرض فریادهای مداوم قرار میگیرد، مغز او یاد میگیرد که محیط امن نیست. بخشهای مغز مسئول شناسایی تهدید، مانند آمیگدال، به شدت فعال میشوند. در نتیجه، مغز کودک همیشه در حالت آمادهباش برای خطر قرار میگیرد.
این وضعیت مداوم اضطراب باعث میشود که حتی کوچکترین رفتارها یا تغییرات در لحن صدای دیگران نیز به عنوان یک تهدید بالقوه تفسیر شود. این کودکان در آینده، در روابط اجتماعی خود، مدام به دنبال نشانههای خطر میگردند، حتی زمانی که هیچ خطری وجود ندارد. این شرایط استرس مزمن، میتواند به سلامت جسمی و روانی آنها آسیب جدی وارد کند این نمونه ای از تاثیر داد و فریاد بر سلامت روان فرزندان است.
واکنشهای رفتاری کودک: پرخاشگری یا انزوا؟
مغز انسان برای بقا، دو راهکار اصلی را در مواجهه با تهدید به کار میگیرد: جنگ (Fight) یا فرار (Flight). کودکان در مواجهه با فریاد والدین، یکی از این دو مسیر را انتخاب میکنند که شخصیت آینده آنها را شکل میدهد.
۱. مسیر پرخاشگری (جنگ)
کودکانی که مسیر پرخاشگری را انتخاب میکنند، فریاد زدن و پرخاشگری را به عنوان راهی برای حل مشکلات یا ابراز ناراحتی میآموزند. آنها یاد میگیرند که برای اینکه شنیده شوند، باید صدای خود را بالا ببرند. این کودکان ممکن است در آینده:
- خودشان پرخاشگر شوند: در مدرسه یا روابط دوستانه، با داد و فریاد و پرخاشگری با دیگران رفتار کنند.
- قدرت کلامی را نادرست بیاموزند: باور کنند که هر کس بلندتر فریاد بزند، قدرتمندتر است.
۲. مسیر انزوا (فرار)
در مقابل، کودکانی که از فریاد والدین ترس و واهمه دارند، مسیر انزوا را برمیگزینند. آنها یاد میگیرند که برای جلوگیری از درگیری و عصبانیت والدین، باید سکوت کنند و احساسات خود را پنهان نمایند. این کودکان ممکن است در آینده:
- منزوی و گوشهگیر شوند: از روابط اجتماعی و آدمها دوری کنند، زیرا میترسند که هر لحظه ممکن است مورد سرزنش یا پرخاشگری قرار بگیرند.
- اضطراب اجتماعی داشته باشند: در جمعها احساس ناامنی کنند و نتوانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند.
- احساسات خود را سرکوب کنند: یاد بگیرند که ابراز ناراحتی یا نیاز، خطرناک است و به همین دلیل در بزرگسالی با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم کنند.
جایگزینهای سالم: چگونه بدون فریاد زدن کودک خود را تربیت کنیم؟
خوشبختانه، راهکارهای جایگزین بسیاری برای تربیت کودک بدون نیاز به فریاد زدن وجود دارد:
- مدیریت احساسات خود: اولین قدم این است که والدین خشم و استرس خود را مدیریت کنند. نفس عمیق بکشید و از لحظه درگیری فاصله بگیرید تا آرام شوید.
- استفاده از لحن آرام و قاطع: به جای فریاد، با لحن آرام و در عین حال قاطع با کودک صحبت کنید. این کار هم احترام به کودک را نشان میدهد و هم پیام شما را واضحتر منتقل میکند.
- گوش دادن فعال: به کودک فرصت دهید که صحبت کند و دلیل رفتار خود را توضیح دهد. گوش دادن فعال به او نشان میدهد که احساساتش مهم است.
- تعیین مرزهای مشخص: به جای واکنشهای لحظهای، قوانین و مرزهای مشخصی را از قبل تعیین کنید و به آنها پایبند باشید.
- پاداش به رفتارهای مثبت: به جای تمرکز بر رفتارهای منفی، رفتارهای مثبت کودک را تشویق کنید و به او توجه نشان دهید.
نتیجهگیری
مغز کودک مانند یک اسفنج است که نه تنها اطلاعات، بلکه احساسات و تجربیات محیطی را نیز جذب میکند. یک محیط آرام و سرشار از احترام، بهترین بستر برای رشد سالم اوست. تاثیر داد و فریاد بر سلامت روان فرزندان یک معضل جدی است. فریاد والدین نه تنها به عنوان یک رفتار مخرب، بلکه به عنوان یک عامل تهدیدکننده سلامت مغزی و روانی کودک شناخته میشود که تأثیرات بلندمدتی بر روی شخصیت و روابط آینده او خواهد گذاشت. با انتخاب یک رویکرد آگاهانه و جایگزین، میتوان به کودکان کمک کرد تا در آرامش و امنیت رشد کنند و به بزرگسالانی شاد و موفق تبدیل شوند.